• وبلاگ : زازران همراه اخر
  • يادداشت : باز آمد بوي ماه مدرسه...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 29 عمومي
  • پارسي يار : 3 علاقه ، 5 نظر

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     


    درود !

    شما به مهماني تولد من دعوت شده ايد .

    خوش حال ميشويم ، با حضورتان ، محفل ما را گرما بخشيد !

    زمان : 10 مهر 89

    ساعت 24 نيمه شب ، الي 24 نيمه شب روز بعد !

    آدرس در قسمت نظرات درج شده !

    و کارتتان :

    http://upload.iecloob.com/images/xue7be8o9o3j0vreg0o.gif

    پ.ن : با ارز پوزش ، فراموش کرده بوديم چگون در اي قسمت عکس مي گذارند !

    با شکايت و نظرات آرمين راجع بع زازران بروزيم

    سريع بيا داغش کن

    سلام وبلاگت خيييييييييييييلي قشنگ بود حال کردم

    خوشحال ميشم يه سري هم به وبلاگم بزني
    راستي اگه دوست داشتين ميتونين منو با نام

    وبلاگ پر از اس ام اس

    لنك كني و بعد خبرم كنيد تا من هم شما رو لينك كنم www.chekelo.parsblog.com


    سلام

    اپم

    + سميرا 

    واي خواهش ميکنم !!!

    منم موافقم اصلان خوب نيس من همينجوري گفتم يکم اميد بدم !!

    + مجيد 

    سلام

    بابايادمون نداز ان مدرسه اي که ماميرفتيم صدپله باحالا فرق داشت معلم درآسايش نبود البته که مابابعضي بچه مثبت بودم امابالاخره

    پاسخ

    اره جون خودد تو بچه مثبت بودي!
    + رسول 

    سلام

    مگه نگفتم اين اهنگا عوض کن

    پاسخ

    دوست نداره به تو چه!!(نيشخند!)اهنگ به اين خوبي چشه؟

    سلام به به خوش حالم که بازم شما آپ کردين!!

    نگو نگو دست رو دلم نذار که خونه همين روز اولي بايد بريم امتحان بديم !!!(بدبختيو ميبيني!!)

    ولي در کل مدزسه خيلي خوبه!!

    پاسخ

    فقط شوما تو اين جمع قدري منا ميدونا!ولي مدرسه اصلنديشام خوب نيس
    + ....... 


    سلام

    جدا از اول مهر و اينا...........يکي به نويسندگان وبلاگ يادآوري کنه که ماه رمضون تموم شد.اهنگ وبلاگ را اگه دلتون ميخواد عوض کنين

    پاسخ

    يكي بايد به شوما ايداوري كنه كا آهنگا واسه ما رمضون نهشتيم كه بخوايم عوضش كونيم!
    سلام از ما که گذشته ولي ددينش زيباست
    پاسخ

    !!!

    يادت نيست مگه ؟؟؟

    دوران خدمتمون بود توي کردستان روز هاي آخر شهريور هم بود که داشتيم دشمن را از خاکمون بيرون ميکرديم که اصلا هم حواسمون به اول مهر نبود که مي خواهيم بريم دفترا کيف بگيريم تو همين حين بود که داشتيم يکي از تانک هاي دشمن را مي ترکونيدم يه دفع ديدم يه زنگ به صدا در اومد گفتيم اااااااااااا زنگ اينجا چيکار داره ؟؟؟؟

    همه در تعجب بوديم که بعد از چند لحظه تو بلند گو داد زد مدير اوي بچه ها بازي بسه بدويند سر کلاس اول مهره........................

    پاسخ

    .....!!!!
    باز آمد بوي ماه مدرسه *** بوي بازي هاي راه مدرسه
    بوي ماه مهر ماه مهربان *** بوي خورشيد پگاه مدرسه
    از ميان کوچه هاي خستگي *** مي گريزم در پناه مدرسه
    باز مي بينم ز شوق بچه ها *** اشتياقي در نگاه مدرسه
    زنگ تفريح و هياهوي نشاط *** خنده هاي قاه قاه مدرسه
    باز بوي باغ را خواهم شنيد *** از سرود صبحگاه مدرسه
    روز اول لاله اي خواهم کشيد *** سرخ بر تخته سياه مدرسه

    پاسخ

    آ تو شعرام بلدي!!!!
     <      1   2