• وبلاگ : زازران همراه اخر
  • يادداشت : محرم 89...
  • نظرات : 9 خصوصي ، 22 عمومي
  • پارسي يار : 4 علاقه ، 15 نظر

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام عليکم

    ميگم بيا ببرمت پيش قصاب محلمون بگم يه گوساله ي ، بزي ، قوچي چوري ، چيزي جلوت بکشه آخه نه اينکه يه مدت نبودي حالا يه دفع پيدات شد !!!!

    اون روزهات هم همنطور بودي هي پارتي که کلفت باشه ديگه نميشه کاريش کرد .

    هيچ وقت يادم نميره شب عمليات بود قرار بود همه بريم يه هو عراقي را نغافلي محاصره کنيم حالشونا بگيريم و بيايم همه را سر شماري کردن هرچي تو را صدا زدن جواب ندادي هي صدا زدن تو جواب ندادي گفتم نکنه بي معرفت يه هوي ما را گذاشته رفته ده پيش نامزدش ..................

    ---------------------------------------------------------

    به دلايل اخلاقي و سوء استفاده دشمن از خاطرات رزمندگان جنگ بقيه خاطرات به قسمت خصوصي منتقل شد

    با تشکر

    پاسخ

    سلام .همون چوري خوبه:دي......نامزدم كوجا بوده، حرف در نيار يه دم پا رفته بودم در دكون بهمن شاه نظري كنسرو برا شام بگيرم :دي........ولي ياد جنگ بخير ،همينطور يه كله نقل و نبات رو سرمون ميرختن:دي ///راستي دوستان عكس هاي گرفته شده با دوربين عكاسي ايشون بوده و من همين جا ازش تشكر ميكنم ان شاالله كه عاقبت بخير بشه