حدود يک ساله که شاخ دارشده!
سلام
ايول
اين سند، پست مدرنيته شدن زازرون رو اثبات ممي کنه
اين عکسو که ديدم ياد يه موضوع مشابه افتادم. تو اصفهان يه شب يه جا اجاره کرديم که چندتا ويژگي جالب داشت:
1- نميدونم توي بالشهاشون چي ريخته بودن که از آجر سفتتر بود!!!! البته ما بد به دلمون راه نداديم. گفتيم بنده خدا صاحبخونه حتما ميخواسته خوابمون عميق نشه، يه موقع دير راه نيفتيم بريم.
2- جالبتر قضيه اين بود که براي شير دستشويي از شير گاز استفاده کرده بودن!!!!!!! خلاصه ديديني بود.
جاي شما خالي
واقعا؟
وقتي حضرت ميخاستن بانو رو بگيرن زره شون رو فروختن كه باهاش جهاز بخرن.... اين زبان حال حضرته... ميگه من براش زرهمو فروختم اما اون ميخاد هر طوري شده جونش رو برام بده...
شکارجالبي بود البته ناگفته نماند ما هر روز از اين منطقه رد مي شديم و اين صحنه را ميديديم و کلي ميخنديدم و ميرفتيم....
مگه علي يادت نمياد دوران جنگا ؟؟؟ يه خاطره بگم ؟؟؟؟؟؟.....يعني نگم ؟؟؟؟؟
نتيجه اخلاقي:
عقل آدم به چه جاهايي که نميرسه!