واقعا؟
وقتي حضرت ميخاستن بانو رو بگيرن زره شون رو فروختن كه باهاش جهاز بخرن.... اين زبان حال حضرته... ميگه من براش زرهمو فروختم اما اون ميخاد هر طوري شده جونش رو برام بده...